orthodontia )orthodontics(مبحث اصلاح دندانهاى کج و معوج در دندانپزشکى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه offprint
offprint مقاله نقل شده از روزنامه يا مجله
Read More »ترجمه کلمه orthodontics
orthodontics )orthodontia(مبحث اصلاح دندانهاى کج و معوج در دندانپزشکى
Read More »ترجمه کلمه orthocephalic
orthocephalic داراى سر نسبتا کوتاه و صورت پهن
Read More »ترجمه کلمه offscourings
offscourings پس مانده ،اخال ،اشغال ،کثافت
Read More »ترجمه کلمه orthochromatic
orthochromatic رنگ طبيعى ،شبيه عکس هاى رنگى طبيعى
Read More »ترجمه کلمه object computer
object computer “کامپيوتر مقصود کامپيوتر : کامپيوترى که براى اجراى يک برنامه OBJECT بکار مى رود”
Read More »ترجمه کلمه ortho position
ortho position شيمى : محل ارتو
Read More »ترجمه کلمه offset
offset “دوخم کردن ،دوخم ،عوض ،حساب ،تهاتر،تسويه کردن ،حذف شده ،خارج از عمل ،جابجاسازى ،مبدا،نقطه شروع مسابقه ،چين ،خميدگى ،انحراف ،وزنه متعادل ،رقم متعادل کننده ،متعادل کردن ،جبران کردن ،خنثى کردن ،چاپ افست کردن ،افست علوم مهندسى : دوخم شدگى کامپيوتر : حاشيه صحافى قانون ـ فقه : تهاتر،پاياپاى بازرگانى : تسويه کردن ،جبران علوم نظامى : چاپ افست”
Read More »ترجمه کلمه offset bombing
offset bombing علوم نظامى : روش بمبارانى که در ان به جاى هدف از يک نقطه نشانى استفاده مى شود
Read More »