فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
oscillatory motion جنبش تاب وار،نوسان
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه offhanded
offhanded بى مطالعه ،بى انديشه ،هول هلکى ،بى تکليف
Read More »ترجمه کلمه oscilliations
oscilliations “نوسانات بازرگانى : تغييرات”
Read More »ترجمه کلمه offhand position
offhand position حالت ايستاده در تير اندازى
Read More »ترجمه کلمه offhandedly
offhandedly بى مطالعه ،بى انديشه ،بى تکليف ،هول هلکى
Read More »ترجمه کلمه oscillatory
oscillatory نوسانى ،تاب وار
Read More »ترجمه کلمه oscillation
oscillation “لرزه ،جنبش ،نوسان سازى ،تفکيک امواج ،نوسان علوم مهندسى : نوسان الکترونيک : اوسيلاسيون معمارى : تاب روانشناسى : نوسان نجوم : نوسان علوم نظامى : اشکار سازى”
Read More »ترجمه کلمه office
office “شغل عمومى ،،شغل ،مسئوليت ،احرازمقام ،اشتغال ،وظيفه ،خدمت ،محل کار،اداره ،دفتر کار،دفتر،منصب معمارى : اطاق دفتر قانون ـ فقه : دفتر کار بازرگانى : محل کار علوم نظامى : اطاق”
Read More »ترجمه کلمه oscillator
oscillator “اسيلاتور،تحريک کننده ،نوسان ساز،دستگاه توليد برق نوسانى در راديو،ارتعاش سنج ،نوسان کننده ،نوسانگر،نوسانساز علوم مهندسى : نوسان الکترونيک : اوسيلاتور شيمى : نوسانگر ورزش : نوسانگر علوم هوايى : نوسان ساز علوم نظامى : تفکيک کننده امواج اشکارساز”
Read More »ترجمه کلمه office automation
office automation “خودکارسازى ادارى کامپيوتر : خودکارسازى دفترى”
Read More »