ostentatiously از روى خودنمايى ،خود فروشانه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه offence
offence “خلاف ،تفصير،جرم ،خطا،تعرض ،عمليات تعرضى ،عمليات افندى ، )offense(گناه ،تقصير،حمله ،يورش ،هجوم ،اهانت ،توهين ،دلخورى ،رنجش ،تجاوز،قانون شکنى -بزه قانون ـ فقه : جرم ،توهين بازرگانى : لغزش علوم نظامى : حمله”
Read More »ترجمه کلمه ostentation
ostentation خود نمايى ،خود فروشى ،تظاهر،نمايش
Read More »ترجمه کلمه offenceless
offenceless “بى گناه ،بى تقصير قانون ـ فقه : بى تقصير”
Read More »ترجمه کلمه ostensorium
ostensorium ظرف سيمين ى زرينى که هنگام عشاربانى نان را دران گذاشته نمايش ميدهند
Read More »ترجمه کلمه offences against persons
offences against persons قانون ـ فقه : جرائم بر عليه اشخاص
Read More »ترجمه کلمه ostensory
ostensory ظرف سيمين يا زرينى که هنگام عشا ربانى نان دران گذاشته نمايش ميدهند
Read More »ترجمه کلمه offences
offences قانون ـ فقه : جرائم
Read More »ترجمه کلمه offences against public dencency
offences against public dencency قانون ـ فقه : جرائم بر عليه عفت عمومى
Read More »ترجمه کلمه ostensibly
ostensibly بظاهر
Read More »