ostrich policy رويه کبک ،سياست خود فريبى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه off-roader
off-roader ورزش : شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسير طولانى در زمينهاى ناهموار
Read More »ترجمه کلمه ostrich
ostrich (ج.ش ).شتر مرغ
Read More »ترجمه کلمه off-road racing
off-road racing ورزش : مسابقه مخصوص در مسير و زمينهاى ناهموار،مسابقه موتورسيکلت رانى در زمينهاى ناهموار بطول چند صد مايل
Read More »ترجمه کلمه ostrich farm
ostrich farm پرورشگاه شتر مرغ
Read More »ترجمه کلمه ostreiculture
ostreiculture پرورش صدف
Read More »ترجمه کلمه off screen formatting
off screen formatting کامپيوتر : قالب بندى نامريى
Read More »ترجمه کلمه ostreophagous
ostreophagous صدف خور
Read More »ترجمه کلمه off-shore
off-shore دور از کرانه
Read More »ترجمه کلمه ostracize
ostracize “از حقوق اجتماعى محروم کردن ،با اراء عمومى تبعيد کردن ،از حقوق اجتماعى و سياسى محروم کردن ،از وجهه عمومى انداختن قانون ـ فقه : با اراء عمومى تبعيد کردن”
Read More »