out “در حال اعتصاب ،غير متداول ،فاش شده ،علنا””،اخراج بازيگر،اوت ،دريافت کننده سرويس ،دستگاه خاموش ،در بيرون ،تمام ،بيرون از،افشا شده ،اشکار،بيرون ،خارج از حدود،حذف شده ،راه حل ،اخراج کردن ،اخراج شدن ،قطع کردن ،کشتن ،خاموش کردن ،رفتن ،ظاهر شدن ،فاش شدن ،بيرونى قانون ـ فقه : از زير چاپ درامده ورزش : مربوط به ۹ بخش اول زمين ۱۸ ...
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه of good report
of good report نيک نام
Read More »ترجمه کلمه out act
out act پيش افتادن از،پيشى جستن از،بهتر انجام دادن از
Read More »ترجمه کلمه of half blood
of half blood قانون ـ فقه : ناتنى
Read More »ترجمه کلمه oust
oust “برکنار کردن ،دورکردن ،اخراج کردن قانون ـ فقه : خلع يد کردن از”
Read More »ترجمه کلمه of great importance
of great importance بسيار مهم ،داراى نفوذ زياد
Read More »ترجمه کلمه ouster
ouster “اخراج ،بى بهره سازى ،محروم سازى ،خلع يد قانون ـ فقه : خلع يد”
Read More »ترجمه کلمه of i had throught of it
of i had throught of it اگر درنظرم مانده بود
Read More »ترجمه کلمه ourselves
ourselves مال ما،خودمان
Read More »ترجمه کلمه of haphazard
of haphazard اتفاقا،الله بختى
Read More »