out of bounds “خارج شدن توپ از محدوده زمين ،خارج از خط کنارى يا پايان يا خط دروازه توپ خارج از ميدان واترپولو ورزش : توپ مرده”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه of
of از مبدا،از منشا،از طرف ،از لحاظ،در جهت ،در سوى ،درباره ،بسبب ،بوسيله
Read More »ترجمه کلمه out of bond
out of bond “کالاهايى که پس از پرداخت حقوق گمرکى ازمحوطه گمرک خارج شده باشد( ترخيص شده باشد) بازرگانى : کالاهايى که پس از پرداخت حقوق گمرکى ازمحوطه گمرک خارج شده باشد”
Read More »ترجمه کلمه of a close texture
of a close texture سفت باف
Read More »ترجمه کلمه out-of-bound play
out-of-bound play “به جريان انداختن بازى( با پرتاب اوت) ورزش : به جريان انداختن بازى”
Read More »ترجمه کلمه out-of-balance
out-of-balance علوم مهندسى : نامتعادل
Read More »ترجمه کلمه of a corpulent habit
of a corpulent habit تنومند
Read More »ترجمه کلمه obsolesce
obsolesce کهنه شدن ،منسوخ شدن ،از رواج افتادن
Read More »ترجمه کلمه of a coarse fibre
of a coarse fibre نخ درشت ،درشت بافت ،زمخت ،ناهنجار
Read More »ترجمه کلمه out of action
out of action “غير فعال ،خراب ،خارج از نبرد علوم نظامى : از نبرد خارج شده”
Read More »