octastyle معمارى : ايوان هشت ستونى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه obstetrician
obstetrician ماما،قابله ،پزشک متخصص زايمان
Read More »ترجمه کلمه outfit
outfit “تجهيزات حفارى ،ساز وبرگ ،همسفر،گروه ،بنه سفر،توشه ،لوازم فنى ،سازو برگ اماده کردن ،تجهيز کردن معمارى : اسباب”
Read More »ترجمه کلمه o bey your parents
o bey your parents پدرومادرخودرا فرمانبردارباشيد،والدين خودرا اطاعت کنيد
Read More »ترجمه کلمه outfitter
outfitter “ساز وبرگ فروش ورزش : فروشنده لوازم شکار”
Read More »ترجمه کلمه octateuch
octateuch هشت کتاب ،نخستين عهد عتيق ،کتابهاى هشت گانه
Read More »ترجمه کلمه octave
octave فاصله بين دو فرکانس با نست۱:۲ ،(در موسيقى)،(مو ).شعر هشت هجايى ،نت هاى هشتگانه موسيقى
Read More »ترجمه کلمه outfighting
outfighting مشت بازى از دور
Read More »ترجمه کلمه oat
oat جو دو سر،جو صحرايى ،يولاف ،شوفان ،جو دادن
Read More »ترجمه کلمه outfield
outfield “محوطه زمين کريکت ،دورترين قسمت از توپزن کريکت ،مزرعه دور افتاده ،بيرون از محيط،قسمت خارجى ميدان ورزش : موضع توپگير درمحوطه دوردست کريکت”
Read More »