octangular هشت گوشه ،هشت بر،هشت پهلو،هشت ضلعى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه outfox
outfox در حقه بازى وپشت هم اندازى جلوتربودن از،زرنگ تر بودن ،کلاه سرکسى گذاشتن
Read More »ترجمه کلمه outfly
outfly در پرواز پيشى افتادن از
Read More »ترجمه کلمه octant
octant يک هشتم
Read More »ترجمه کلمه octans
octans نجوم : هشتک
Read More »ترجمه کلمه outfoot
outfoot “در سرعت سبقت گرفتن بر،جلو افتادن از ورزش : سريعتر از رقيب”
Read More »ترجمه کلمه octarchy
octarchy حکومت هشت تنى ،ولايات هشت گانه
Read More »ترجمه کلمه outflow
outflow “بيرون ريزى ،طغيان ،ريزش ،جريان ،به بيرون جارى شدن معمارى : ريزشگاه بازرگانى : خروجى”
Read More »ترجمه کلمه octantis
octantis نجوم : هشتک
Read More »ترجمه کلمه outflank
outflank ازجناح خارجى بدشمن حمله کردن
Read More »