فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
outpatient “مريض سرپايى ،بيمار سرپايى بيمارستان روانشناسى : بيمار سرپايى علوم نظامى : مريض غير بسترى”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه ocher
ocher ” )ochre(خاک سرخ ،با گل اخرى رنگ کردن شيمى : گل اخرا”
Read More »ترجمه کلمه outpart
outpart قسمت بيرونى يا دوردست
Read More »ترجمه کلمه ochlocracy
ochlocracy “حکومت توده خلق قانون ـ فقه : حکومت عامه يا گروهى از مردم”
Read More »ترجمه کلمه outnumber
outnumber از حيث شماره بيشتر بودن ،افزون بودن بر،با تعداد زيادتر تفوق يافتن بر
Read More »ترجمه کلمه oarsman
oarsman “پارو زن مسابقات قايقرانى ورزش : پاروزن”
Read More »ترجمه کلمه outpace
outpace تندتر گام زدن از،تندتر قدم زدن از،پيش افتادن از
Read More »ترجمه کلمه ochlophobia
ochlophobia روانشناسى : ازدحام هراسى
Read More »ترجمه کلمه outness
outness کيفيت خارجى
Read More »ترجمه کلمه ochraceous
ochraceous مانند گل اخرى
Read More »