output voltage “ولتاژ خروجى ،ولتاژ ثانويه علوم مهندسى : فشار الکتريکى ثانويه”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه occupation authority
occupation authority قانون ـ فقه : اقتدار ناشى از فتح و پيروزى
Read More »ترجمه کلمه output work queue
output work queue کامپيوتر : صف کار خروجى
Read More »ترجمه کلمه occupation currency
occupation currency علوم نظامى : پول رايج نيروى اشغالگر
Read More »ترجمه کلمه output variability
output variability بازرگانى : تغييرات توليد
Read More »ترجمه کلمه occupation franchise
occupation franchise قانون ـ فقه : حق راى در انتخابات در صورتى که مستلزم در تصرف داشتن مقدار بخصوصى از اراضى در حوزه محل راى گيرى باشد
Read More »ترجمه کلمه output unite
output unite واحد خروجى
Read More »ترجمه کلمه occupation disease(s)
occupation disease(s) “امراض حرفه اى قانون ـ فقه : امراض ناشى از کار”
Read More »ترجمه کلمه obstruct
obstruct “بستن ،مسدود کردن ،جلو چيزى را گرفتن ،مانع شدن ،ايجاد مانع کردن ،اشکالتراشى کردن علوم مهندسى : مانع شدن کارشکنى کردن”
Read More »ترجمه کلمه o.a.s
o.a.s قانون ـ فقه : Organization of American States
Read More »