overcast stilch سر دوزى ،پاک دوزى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه overtaking lane
overtaking lane “خط سبقت ،خط پيشدستى معمارى : خط پيش افت”
Read More »ترجمه کلمه overcapitalize
overcapitalize “(سرمايه شرکتى را )بيش از اندازه واقعى براورد کردن بازرگانى : بيش از حد سرمايه گذارى کردن”
Read More »ترجمه کلمه overtaking sight distance
overtaking sight distance “طول ديد،مسافت ديد براى سبقت گرفتن ،فاصله ديد براى پيشدستى معمارى : فاصله ديد پيش افتى”
Read More »ترجمه کلمه overcast
overcast تيره کردن ،سايه افکندن ابر،ابر دار کردن ،پوشاندن ،سايه انداختن ،ابرى ،تيره ،پوشيده
Read More »ترجمه کلمه overbuy
overbuy در خريد افراط کردن
Read More »ترجمه کلمه overtask
overtask زياد سنگين بودن براى ،کار زياد سنگين دادن به
Read More »ترجمه کلمه overcapitalization
overcapitalization “سرمايه گذارى بيش ازحد بازرگانى : سرمايه گذارى افراطى”
Read More »ترجمه کلمه overtaking vessel
overtaking vessel “شناوه سبقت گيرنده علوم نظامى : ناو در حال سبقت”
Read More »ترجمه کلمه overbusy
overbusy داراى کارزياد،زياد مشغول
Read More »