obtrusively فضولانه ،بطور سرزده ،ناخوانده ،بدون حق
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه oversleep
oversleep خواب ماندن ،دير از خواب بلند شدن ،بيش از حد معمول خوابيدن
Read More »ترجمه کلمه overdoor
overdoor معمارى : سردر
Read More »ترجمه کلمه overslip
overslip از دست دادن ،گريختن از پيش
Read More »ترجمه کلمه oakum
oakum “پس مانده الياف شاهدانه ،بتونه ،الياف قيراندود کنف مخصوص درزگيرى علوم مهندسى : کنف لايى علوم نظامى : خمير بتونه”
Read More »ترجمه کلمه overspend
overspend زياد خرج يا مصرف کردن ،افراط کردن
Read More »ترجمه کلمه overdischarge of battery
overdischarge of battery الکترونيک : تخليه فرساينده باترى
Read More »ترجمه کلمه oversoul
oversoul حقيقت مطلق ،روح الارواح
Read More »ترجمه کلمه overdo
overdo بيش از حد انجام دادن ،بحد افراط رساندن
Read More »ترجمه کلمه overspread
overspread روى چيزى گستردن ،پهن شدن ،بسط يافتن
Read More »