overrunning clutch الکترونيک : کلاچ يک طرفه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه obvious
obvious اشکار،هويدا،معلوم ،واضح ،بديهى ،مريى ،مشهود
Read More »ترجمه کلمه overrun
overrun “پوشاندن ،انبوه شدن ،تاخت و تاز کردن ،تاراج کردن ،سرتاسر محلى را فراگرفتن ،تجاوز،تجاسر،اب لبريز شده علوم مهندسى : تجاوز کردن کامپيوتر : هنگامى که داده در حال ورود يا خروج از يک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعاليتى را اغاز مى کند که نيازمند ظرفيت کانال بيشترى مى باشد”
Read More »ترجمه کلمه overrule
overrule رد کردن ،کنار گذاشتن ،مسلط شدن بر
Read More »ترجمه کلمه overruling
overruling حکم فرما،مسلط،نافذ،غالب
Read More »ترجمه کلمه overripe
overripe بسيار رسيده ،ترشيده
Read More »ترجمه کلمه overriding
overriding برجسته ،مهم ،برتر
Read More »ترجمه کلمه overrider
overrider “حق دلالى زياد بازرگانى : حق دلالى فوق العاده”
Read More »ترجمه کلمه overrent
overrent اجاره زياد گرفتن از،اجاره زياد بستن بر
Read More »ترجمه کلمه override
override “سواره گذشتن از،پايمال کردن ،لغو کردن ،باطل کردن ،باطل ساختن ،برترى جستن بر،برتر يا مهمتر بودن کامپيوتر : باطل کردن علوم دريايى : روى هم افتادن”
Read More »