oversew ترکى دوزى کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه oversexed
oversexed داراى تمايلات جنسى زياد،شهوتران ،شهوتى
Read More »ترجمه کلمه overseer of the poor
overseer of the poor مامورى که رسيدگى به بى نوايان و برخى کارهاى ديگر يک ناحيه ميکند
Read More »ترجمه کلمه overset
overset واژگون ساختن ،برهم زدن ،سرنگون کردن ،زينت دادن ،زياد بار کردن ،شلوغ کردن ،واژگونى
Read More »ترجمه کلمه overseer
overseer “سرکار،مباشر،ناظر،سرپرست علوم مهندسى : ناظر قانون ـ فقه : مباشر”
Read More »ترجمه کلمه overseer of irrigation channel
overseer of irrigation channel “مادى سالار معمارى : سرميراب”
Read More »ترجمه کلمه overseen
overseen در اشتباه ،غلط رفته ،تند رفته ،مست
Read More »ترجمه کلمه overseas trade fair
overseas trade fair بازرگانى : نمايشگاه بين المللى بازرگانى
Read More »ترجمه کلمه oversee
oversee سرکشى کردن به ،مباشرت کردن بر،سرپرستى کردن
Read More »ترجمه کلمه obviously
obviously بطور اشکار يا معلوم ،بديهى است که
Read More »