propagated carry رقم نقلى پخش شده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه parbasis
parbasis سرودى که دسته تهليل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان ميخواند
Read More »ترجمه کلمه propagate
propagate “منتشر کردن ،قلمه کردن انتقال دادن ،گستردن ،(بوسيله توليد مثل )تکثير کردن ،زياد کردن ،پروردن ،قلمه زدن ،منتشرکردن ،انتشار دادن ،پخش کردن ،پخش شدن ،رواج دادن علوم مهندسى : تکثير کردن”
Read More »ترجمه کلمه pronoun
pronoun ضمير
Read More »ترجمه کلمه parcel
parcel “جزء،گروه ،جزئى از يک کل ،بخش ،قسمت ،گره ،دسته ،امانت پستى ،به قطعات تقسيم کردن ،توزيع کردن ،بسته بندى کردن ،دربسته گذاشتن قانون ـ فقه : قطعه کوچکى از زمين بازرگانى : بسته يا امانت پستى”
Read More »ترجمه کلمه pronounce
pronounce “صادر کردن ،حکم دادن ،فتوى دادن ،تلفظ کردن ،رسما بيان کردن ،ادا کردن قانون ـ فقه : اظهار عقيده کردن”
Read More »ترجمه کلمه propagandize
propagandize “انتشار دادن ،تبليغات کردن قانون ـ فقه : تبليغ کردن”
Read More »ترجمه کلمه pronounce quilty
pronounce quilty قانون ـ فقه : مجرم قلمداد کردن
Read More »ترجمه کلمه propagandist
propagandist “مبلغ روانشناسى : تبليغات چى”
Read More »ترجمه کلمه pronounce a judgement
pronounce a judgement قانون ـ فقه : فتوى دادن
Read More »