proselte of the gate کسى که به دين يهود درايد ولى ختنه نکند
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه programming team
programming team کامپيوتر : تيم برنامه نويسى
Read More »ترجمه کلمه progress payment
progress payment علوم نظامى : پرداخت مبالغ قرارداد طبق پيشرفت کار پرداخت مرحله اى
Read More »ترجمه کلمه prosecution
prosecution “پى گرد، )prosecutor(تعقيب قانونى ،پيگرد کننده ،تعقيب کننده قانون ـ فقه : پيگرد،تعقيب”
Read More »ترجمه کلمه progress chaser
progress chaser “ناظر پيشرفت بازرگانى : کسيکه بر پيشرفت کار نظارت مى کند”
Read More »ترجمه کلمه prosecutor
prosecutor )prosecution(تعقيب قانونى ،پيگرد کننده ،تعقيب کننده
Read More »ترجمه کلمه progress payments
progress payments “پرداخت براساس پيشرفت کار عمران : پرداختهاى پيشرفت کار معمارى : پرداختهاى موقت يا على الحساب بازرگانى : پرداخت تدريجى”
Read More »ترجمه کلمه prosecuting attorney
prosecuting attorney “عضو دادسرا،مدعى العموم ،دادستان قانون ـ فقه : صاحب منصب پارکه”
Read More »ترجمه کلمه progress reporting
progress reporting کامپيوتر : گزارش پيشرفت کار
Read More »ترجمه کلمه prosecutable
prosecutable قابل تعقيب
Read More »