programmed switch کامپيوتر : گزينه برنامه ريزى شده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه prosily
prosily بطور عارى از لطافت ،بطور کسل کننده يا ساده ،بطور مبتذل
Read More »ترجمه کلمه prosign
prosign “علامت قراردادى علوم نظامى : علامت پيشوند”
Read More »ترجمه کلمه programmer
programmer “برنامه نويس ،تهيه کننده برنامه ،طرح ريز،برنامه ريز علوم مهندسى : طراح برنامه کامپيوتر : برنامه نويس روانشناسى : برنامه نويس بازرگانى : برنامه نويس ? ”
Read More »ترجمه کلمه prosiliency
prosiliency برجستگى ،پيدايى
Read More »ترجمه کلمه pardoable
pardoable بخشيدنى ،بخشودنى ،امرزيدنى ،امرزش پذير،قابل بخشش ،قابل عفو
Read More »ترجمه کلمه programmer analyst
programmer analyst کامپيوتر : برنامه نويس / تحليل گر
Read More »ترجمه کلمه proserpine
proserpine ( )proserpina(افسانه يونان )دختر زاوش
Read More »ترجمه کلمه programmer’s switch
programmer’s switch کامپيوتر : سوئيچ برنامه
Read More »ترجمه کلمه prosify
prosify تبديل به نثر کردن ،بطور کسل کننده نوشتن ،نثر نوشتن
Read More »