programme ” )program(برنامه ،نقشه ،روش کار،پروگرام ،دستور کار،برنامه تهيه کردن ،برنامه دار کردن بازرگانى : برنامه”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه prosodic
prosodic )prosodical(عروضى
Read More »ترجمه کلمه programmatic
programmatic وابسته به پروگرام ،برنامه اى
Read More »ترجمه کلمه pardon
pardon “عفو کردن ،پوزش ،امرزش ،گذشت ،مغفرت ،حکم ،بخشش ،فرمان عفو،بخشيدن ،معذرت خواستن قانون ـ فقه : عفو،بخشيدن”
Read More »ترجمه کلمه programme of work
programme of work “صورت کارها قانون ـ فقه : برنامه کارها”
Read More »ترجمه کلمه prosodial
prosodial موافق ،ايين عروضى
Read More »ترجمه کلمه programmed check
programmed check “مقابله برنامه ريزى شده کامپيوتر : بررسى برنامه ريزى شده”
Read More »ترجمه کلمه prosodiacal
prosodiacal موافق ،ايين عروضى
Read More »ترجمه کلمه programmed
programmed برنامه ريزى شده ،برنامه دار
Read More »ترجمه کلمه proslavery
proslavery طرفدارى از برده فروشى
Read More »