فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
parenthetic بطور معترضه
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه production coefficient
production coefficient بازرگانى : ضريب توليد
Read More »ترجمه کلمه production cost
production cost “علوم مهندسى : ارزش ساخت بازرگانى : هزينه توليد”
Read More »ترجمه کلمه provident
provident )providential(صرفه جو،اينده نگر،مال انديش ،خوشبخت ،مشيتى
Read More »ترجمه کلمه provident fund
provident fund “وجوه احتياطى بازرگانى : وجوه متراکم شده براى تامين مالى دوره بازنشستگى”
Read More »ترجمه کلمه provided scheme
provided scheme بازرگانى : برنامه تدارک شده
Read More »ترجمه کلمه production efficiency
production efficiency “کارائى توليد بازرگانى : کارائى در توليد”
Read More »ترجمه کلمه providence
providence مشيت الهى ،صرفه جويى ،اينده نگرى
Read More »ترجمه کلمه provided he goes at once
provided he goes at once بشرط اينکه بى درنگ برود،مشروط بر اينکه فورا برود
Read More »ترجمه کلمه production facility
production facility علوم مهندسى : سهولت توليد
Read More »