فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
provincialize شهرستانى کردن ،تبديل باستان کردن
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه paraprofessional staff
paraprofessional staff روانشناسى : کارکنان غير تخصصى
Read More »ترجمه کلمه provincialist
provincialist اهل ولايت يا ايالت
Read More »ترجمه کلمه provinciality
provinciality لهجه يا عادات يا رسوم ولايتى ،تنگ نظرى ،کوته فکرى
Read More »ترجمه کلمه product-moment correlation
product-moment correlation روانشناسى : همبستگى گشتاورى
Read More »ترجمه کلمه provincialism
provincialism “محلى انديشى ،گويش يا لهجه محلى ،عقايد وافکار محدود محلى قانون ـ فقه : اعتقاد به لزوم عدم تمرکز در اداره کشور و تقسيم اختيارات و مسئوليتها بين ايالات و نواحى کشور روانشناسى : کوته فکرى”
Read More »ترجمه کلمه product mix
product mix بازرگانى : ترکيب محصول
Read More »ترجمه کلمه parenthetic(al)
parenthetic(al) معترض ،معترضه دار،وابسته به عبارت يا جمله معترضه ،درج شده
Read More »ترجمه کلمه product of sums
product of sums حاصلضرب مجموعه ها
Read More »ترجمه کلمه packaging cost
packaging cost بازرگانى : هزينه بسته بندى
Read More »