provisional statement عمران : صورت وضعيت موقت
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه producer surplus
producer surplus “مازاد توليد کننده بازرگانى : اضافه ارزش توليد کننده”
Read More »ترجمه کلمه parenthood
parenthood پدرى ،والدينى ،مقام والدين ،وظايف والدين
Read More »ترجمه کلمه producer’s risk
producer’s risk معمارى : ريسک توليد کننده
Read More »ترجمه کلمه provisional scrip
provisional scrip “تصديق موقت قانون ـ فقه : تصديق موقت سهام”
Read More »ترجمه کلمه provisional frame
provisional frame ورزش : ان بخش از بازى بولينگ که گوى موقعى پرتاب شده که بخش قبلى مورد اعتراض است
Read More »ترجمه کلمه producers burden of tax
producers burden of tax “بار ماليات توليد کنندگان بازرگانى : سهم توليد کنندگان از ماليات”
Read More »ترجمه کلمه provisional order
provisional order قانون ـ فقه : دستور موقت ادارى
Read More »ترجمه کلمه producers association
producers association بازرگانى : انجمن توليد کنندگان
Read More »ترجمه کلمه parapraxis
parapraxis روانشناسى : کنش پريشى
Read More »