provocation “تحريک( تهييج)،برافروختگى ،تحريک قانون ـ فقه : تحريک روانشناسى : تحريک”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه provisorily
provisorily بطور شرطى يا موقت
Read More »ترجمه کلمه prodigiousness
prodigiousness شگفت انگيزى ،غرابت ،فوق العادگى ،کلانى ،عظمت
Read More »ترجمه کلمه prodos
prodos کامپيوتر : سيستم عامل APPLE II که براى حمايت دستگاههاى ذخيره انبوه و دستگاههاى ذخيره فلاپى ديسک طراحى شده است
Read More »ترجمه کلمه proviso
proviso قيد،بند،جمله شرطى
Read More »ترجمه کلمه prodigy
prodigy “پراديجى ،چيز غير عادى ،اعجوبه ،شگفتى ،بسيار زيرک کامپيوتر : اعجوبه روانشناسى : نابغه خردسال”
Read More »ترجمه کلمه provisor
provisor کسيکه از طرف پاپ براى گرفتن درامد کليسامعرفى ميشد،اسقف ناظرخرج
Read More »ترجمه کلمه provisions of the law
provisions of the law مقر رات قاتون
Read More »ترجمه کلمه prodromal
prodromal مقدماتى
Read More »ترجمه کلمه parenticide
parenticide “پدر کش ،مادر کش قانون ـ فقه : قاتل والدين”
Read More »