prussic acid اسيد پروسيک ،اسيدى که از نيل فرنگى گرفته ميشود
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه processor
processor “عمل کننده ،تکميل کننده ،تمام کننده ،پردازنده ،پردازشگر علوم مهندسى : عمل اورنده کامپيوتر : پردازنده شيمى : پردازنده”
Read More »ترجمه کلمه pry
pry بادقت نگاه کردن ،کاوش کردن ،فضولانه نگاه کردن ،با ديلم يا اهرم بلند کردن ،اهرم ،ديلم ،کنجکاوى ،فضولى ،فضول
Read More »ترجمه کلمه prussian
prussian پروسى ،اهل پروس
Read More »ترجمه کلمه paraphrase
paraphrase “بازى با الفاظ،تاويل ،ربط،ترجمه ازاد،توضيح ،نقل بيان ،ترجمه و تفسير کردن قانون ـ فقه : تاويل کردن علوم نظامى : تغيير الفاظ يا لفظى پيام”
Read More »ترجمه کلمه prussian blue
prussian blue “نيل فرنگى ،رنگدانه ابى رنگ اهن دار علوم مهندسى : ابى پروس”
Read More »ترجمه کلمه pack road
pack road علوم نظامى : جاده مال رو
Read More »ترجمه کلمه processor dtate word
processor dtate word کامپيوتر : کمله وضعيت پردازشگر
Read More »ترجمه کلمه prussia
prussia پروس
Read More »ترجمه کلمه proclaim
proclaim اعلان کردن ،علنا اظهار داشتن ،جار زدن
Read More »