pareto criterion “معيار پاراتو،ضابطه پاراتو بازرگانى : بر اساس اين معيار که در اقتصاد رفاه بکار برده ميشود ان تغيير و وضعيتى نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعيت يک فرد را بهبود بخشيد بدون اينکه به ديگران صدمه اى وارد ايد”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه procession
procession “حرکت دسته جمعى ،ترقى تصاعدى ،ترقى ،بصورت صفوف منظم ،دسته راه انداختن ،درصفوف منظم پيشرفتن علوم مهندسى : اجتماع”
Read More »ترجمه کلمه prytaneum
prytaneum تالارپذيرايى سفراو مردمان محترم
Read More »ترجمه کلمه processionist
processionist کسيکه با دسته اى راه مى افتد،عضو دسته
Read More »ترجمه کلمه prying
prying کاوش کننده ،فضول
Read More »ترجمه کلمه processionary
processionary دسته اى ،اجتماعى
Read More »ترجمه کلمه pryingly
pryingly فضولانه ،با نگاه دقيق
Read More »ترجمه کلمه processionize
processionize با دسته رفتن ،صورت مجلس
Read More »ترجمه کلمه pryer
pryer فضول ،مداخله گر
Read More »ترجمه کلمه processor bound
processor bound کامپيوتر : اشاره به فرايندهايى مى کند که به محض استفاده از واحد پردازش مرکزى جهت اجراى پردازش يا محاسبه حقيقى سرعتش کم مى شود
Read More »