prison breaker قانون ـ فقه : زندان گريز
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه pubescence
pubescence سن بلوغ ،بلوغ ،رويش مو در پشت زهار
Read More »ترجمه کلمه prison psychosis
prison psychosis روانشناسى : روان پريشى زندان
Read More »ترجمه کلمه paripassu
paripassu (لاتين )برابر،مساوى ،همدرجه ،هم مقام
Read More »ترجمه کلمه prisoner at the bar
prisoner at the bar کسيکه در نزد دادگاه متهم است ،متهم
Read More »ترجمه کلمه puberty
puberty “رسيدگى ،سن بلوغ قانون ـ فقه : سن بلوغ روانشناسى : بلوغ جنسى”
Read More »ترجمه کلمه puberulent
puberulent داراى کرک هاى ريز،پوشيده شده از موهاى ريز( مثل پشت زهار درسن بلوغ)،کرکدار
Read More »ترجمه کلمه prisoner
prisoner “زندانى ،اسير قانون ـ فقه : محبوس”
Read More »ترجمه کلمه parang
parang يکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار مى برند
Read More »ترجمه کلمه pubertas praecox
pubertas praecox روانشناسى : بلوغ زودرس
Read More »