print “دستگاه زيراکس ،باسمه ،عکس چاپى ،مواد چاپى ،چاپ کردن ،چاپ ،طبع ،منتشر کردن ،ماشين کردن علوم مهندسى : دستگاه کپى مواد چاپى کامپيوتر : فرمانPRINT معمارى : گراوور”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه parish council
parish council قانون ـ فقه : شوراى محلى
Read More »ترجمه کلمه print chart
print chart کامپيوتر : فرمى که براى شرح قالب گزارش خروجى از يک چاپگر بکار مى رود
Read More »ترجمه کلمه public session
public session قانون ـ فقه : جلسه علنى
Read More »ترجمه کلمه print chain
print chain زنجير چاپ
Read More »ترجمه کلمه public services
public services “بريات عموميه قانون ـ فقه : خدمات عمومى روانشناسى : خدمات عمومى بازرگانى : خدمات عمومى”
Read More »ترجمه کلمه print control character
print control character کامپيوتر : کاراکتر کنترل چاپ
Read More »ترجمه کلمه public servants
public servants مامورين دولتى
Read More »ترجمه کلمه print density
print density کامپيوتر : تراکم چاپ
Read More »ترجمه کلمه public service
public service خدمت بجامعه ،استخدام دولتى
Read More »