سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه principal

principal “دستور دهنده ،مضمون عنه ،امر،مرتکب اصلى ،رئيس دانشکده يا دبيرستان ،رئيس موسسه اثاثه ارثى ،اصل ،کارفرما،موکل ،ارباب ،عمده ،رئيس ،مدير،مطلب مهم ،سرمايه اصلى ،مجرم اصلى قانون ـ فقه : صفت موروثى بازرگانى : عامل ،شرکت اصلى ،اصلى علوم هوايى : اصلى علوم نظامى : قسمت يا سرويس نظامى لاحق از نظر اماد و تدارکات”

Read More »