primus شخص ياچيز درجه اول ،چراغ خوراک پزى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه prince consort
prince consort همسر شاهزاده
Read More »ترجمه کلمه puffy
puffy پف کردن ،باد کرده ،باد دار
Read More »ترجمه کلمه prince bishop
prince bishop شاهزاده اسقف
Read More »ترجمه کلمه puffin
puffin (ج.ش ).مرغان دريايى از خانواده بطريق يا پنگوئن
Read More »ترجمه کلمه prince of darkness
prince of darkness (لقب ) اهريمن يا شيطان
Read More »ترجمه کلمه puffiness
puffiness پف کردگى ،گوشتالويى
Read More »ترجمه کلمه puffer
puffer “پف کننده ،سيگارى ،اهل دود،بيگودى گيسو قانون ـ فقه : کسى که در حراج از طرف صاحب مال مورد حراج شرکت مى کند”
Read More »ترجمه کلمه prince of the blood
prince of the blood شاهزاده اصيل
Read More »ترجمه کلمه puffery
puffery تبليغات پر سر وصدا
Read More »