pulka سورتمه اى که گوزن انرامى کشد
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه parameter setting
parameter setting پارامتر نشانى
Read More »ترجمه کلمه pull
pull “بيرون کشيدن بازيگر،ضربه زدن بطورى که گوى به سمت مخالف دست گلف باز برود،حرکت بازوى شناگر در اب ،کشيدن دهنه اسب ،بطرف خود کشيدن ،کشش ،کشيدن دندان ،پشم کندن از،چيدن علوم مهندسى : کشش کامپيوتر : POP ورزش : برترى جزئى و مختصر علوم دريايى : – give way 1″
Read More »ترجمه کلمه priming spark plug
priming spark plug الکترونيک : شمع موتور پيش پر شونده
Read More »ترجمه کلمه primiparity
primiparity يک اولادى
Read More »ترجمه کلمه pulingly
pulingly ناله کنان ،جيک جيک کنان
Read More »ترجمه کلمه primipara
primipara داراى يک اولاد،زنى که شکم اولش است
Read More »ترجمه کلمه puli
puli (ج.ش ).سگ روستايى مجارستانى
Read More »ترجمه کلمه primiparous
primiparous داراى يک اولاد
Read More »ترجمه کلمه pulicide
pulicide کيک کش
Read More »