variometer “الکترونيک : واريومتر ورزش : دستگاه فشارسنج هواپيماى بى موتور”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه various
various “گوناگون ،مختلف ،چندتا،چندين ،جورواجو بازرگانى : مختلف”
Read More »ترجمه کلمه visual fixation
visual fixation روانشناسى : تثبيت ديدارى
Read More »ترجمه کلمه various books
various books کتابهاى گوناگون يا مختلف
Read More »ترجمه کلمه visual fire
visual fire علوم نظامى : تير مستقيم
Read More »ترجمه کلمه variously
variously بطور مختلف
Read More »ترجمه کلمه visual field
visual field روانشناسى : ميدان ديد
Read More »ترجمه کلمه varisized
varisized داراى اندازه هاى مختلف
Read More »ترجمه کلمه visual elevation
visual elevation “افت بصرى گلوله علوم نظامى : فاصله مربوط به افت گلوله”
Read More »ترجمه کلمه varistor
varistor علوم هوايى : مقاومت نيمه هادى با دو الکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هر جهت تغيير ميکند
Read More »