ترجمه کلمه pung

pung در سورتمه جعبه اى سوار شدن

ترجمه کلمه prewar

prewar “مربوط به قبل از جنگ ،پيش از جنگ علوم نظامى : پيش از جنگ”

pungency زنندگى ،تندى

prey “شکار،نخجير،قربانى ،صيد کردن ،دستخوش ساختن ،طعمه کردن زيست شناسى : شکار”

puncuation نقطه گذارى ،نشان گذارى ،نقطه و نشان هايى که براى بخش ها بکار ميرود

prewetting “پيش تر نمايى( بتن) معمارى : پيش تر نمايى”

pundit دانشمند،واردبکار

priam (افسانه يونان )پريام پادشاه تروا وپدر هکتور

puncture test الکترونيک : ازمايش قدرت نارسانايى

priapism “نعوظ دايم روانشناسى : هرزگى”