preventative actions قانون ـ فقه : اعمال بازدارنده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه prevention
prevention “پيشگيرى ،جلوگيرى ،ممانعت قانون ـ فقه : منع ،ممانعت روانشناسى : پيشگيرى”
Read More »ترجمه کلمه punting
punting “با چوب دست راندن( قايق) علوم دريايى : syn : quanting”
Read More »ترجمه کلمه preventible
preventible )=preventable(قابل جلوگيرى
Read More »ترجمه کلمه punt
punt “ضربه با پا باانداختن توپ بزمين و ضربه زدن پيش از تماس ان با زمين ،توپ دروازه بان ضربه با پا با انداختن توپ از دست و ضربت زدن پيش از تماس ان با زمين( فوتبال امريکايى)،زدن توپ ،توپ فوتبال را قبل از تماس با زمين زدن ورزش : توپ دروازه بان ضربه با پا با انداختن توپ از ...
Read More »ترجمه کلمه prevention of discrimination sub commiss
prevention of discrimination sub commiss قانون ـ فقه : کميسيون فرعى جلوگيرى از تبعيض
Read More »ترجمه کلمه punter
punter “(فوتبال )توپ زن ورزش : دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند”
Read More »ترجمه کلمه puno
puno جلگه بلند و سرد در کوه هاى ANDES در کشورPERU،دشواريى در نفس کشيدن
Read More »ترجمه کلمه preventive
preventive “ماده حفاظتى ،حفاظت کننده جلوگيرى کننده ،پيشگير،پيش گير،عامل ممانعت ،جلوگيرى کننده ،مانع قانون ـ فقه : عامل جلوگيرى روانشناسى : پيشگيرانه علوم نظامى : ماده نگهدارنده وسايل نگهدارى”
Read More »ترجمه کلمه punster
punster جناس گو،تجنيس ساز،ابهام گو
Read More »