purificator تصفيه کننده ،تطهير کننده ،پاک کننده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه parmelia
parmelia جنس گلسنگ
Read More »ترجمه کلمه prestel
prestel کامپيوتر : سرويس متن تجارى تصويرى در انگلستان
Read More »ترجمه کلمه purification
purification “ناب کردن ،by fine sand instead of water،پاکسازى ،تطهير،پالايش ،خالص سازى ،تخليص ،شستشو علوم مهندسى : تصفيه قانون ـ فقه : تيمم شيمى : خالص سازى زيست شناسى : خالص کردن”
Read More »ترجمه کلمه prestation
prestation ماليات اجاره جنسى ،خدمتى که درزمان پيشين دربرابرماليات انجام مى دادند
Read More »ترجمه کلمه presternum
presternum قسمت جلو قفسه سينه پستانداران
Read More »ترجمه کلمه purging cassia
purging cassia فلوس
Read More »ترجمه کلمه purging
purging “کفاره دادن ،غرامت دادن ،پاکسازى قانون ـ فقه : جريمه دادن”
Read More »ترجمه کلمه prestidigitation
prestidigitation )=sleight of hand(تردستى
Read More »ترجمه کلمه purging a contempt of court
purging a contempt of court “جريمه اهانت به دادگاه قانون ـ فقه : غرامت توهين به دادگاه”
Read More »