push instruction کامپيوتر : دستورالعمل نشاندن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه preservation
preservation “حفاظت ،صيانت ،نگهدارى ،حفظ،محافظت ،جلوگيرى ،حراست روانشناسى : حفاظت بازرگانى : محافظت”
Read More »ترجمه کلمه preservative coating
preservative coating علوم مهندسى : روکش محافظ
Read More »ترجمه کلمه push down stack
push down stack “پشته ،پايين فشردنى کامپيوتر : مجموعه اى از مکان هاى حافظه يا ثبات هاى کامپيوتر که ليستى از نوع push-down را اجرا مى کنند”
Read More »ترجمه کلمه preservative
preservative “جلوگيرى کننده از فساد،نگاهدارنده ،محافظ،کاپوت علوم مهندسى : ماده جلوگيرى”
Read More »ترجمه کلمه push-in
push-in ورزش : روش برگردندن گوى به بازى
Read More »ترجمه کلمه parol contract
parol contract “قرارداد کتبى امضا نشده قانون ـ فقه : قرارداد شفاهى”
Read More »ترجمه کلمه preservatize
preservatize نگاه داشتن ،از فسادحفظ کردن
Read More »ترجمه کلمه push down list
push down list کامپيوتر : ليستى که از پايين به بالا نوشته مى شود به نحوى که هر ورودى جديد بالاى ليست قرار مى گيرد
Read More »ترجمه کلمه preserve (to)
preserve (to) “نگهدارى کردن معمارى : نگاهداشتن”
Read More »