push-pull circuit علوم مهندسى : مدار پوش – پول
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه presentient
presentient قبلا متوجه ،گوش بزنگ ،اماده ،قبلا مستعد،درانتظار
Read More »ترجمه کلمه push-pull stage
push-pull stage علوم مهندسى : طبقه پوش – پول
Read More »ترجمه کلمه presenting bank
presenting bank بازرگانى : بانک ارائه کننده
Read More »ترجمه کلمه push-pull amplifier
push-pull amplifier علوم مهندسى : تقويت کننده پوش – پول
Read More »ترجمه کلمه presentiment
presentiment عقيده قبلى نسبت بچيزى ،احساس وقوع امرى از پيش ،روشن بينى قبلى ،دلهره
Read More »ترجمه کلمه push pull
push pull وابسته بدولوله الکترونى که جريان برق در انها در دوجهت متضاد جريان يابد
Read More »ترجمه کلمه presentive
presentive مجسم سازنده
Read More »ترجمه کلمه parol evidence
parol evidence قانون ـ فقه : شهادت شفاهى
Read More »ترجمه کلمه presentment
presentment “اطلاع هيات منصفه دادگاه جنايى از وقوع جرم در صورتى که مبنى بر مشاهده يا اگاهى خود ايشان بوده ،بر مبناى کيفرخواست تنظيمى نباشد،ارائه ،شرح ،بيان ،حضور،طرز نمايش قانون ـ فقه : ارائه برات از دارنده ان به محال عليه جهت قبولى نويسى يا محيل جهت پرداخت”
Read More »