putschist توطئه چى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه preparatory to
preparatory to پيش از،در مقدمه
Read More »ترجمه کلمه preparatory students
preparatory students شاگردان تهيه يا مقدماتى
Read More »ترجمه کلمه putt
putt “ضربت توپ گلف نزديک سوراخ ،زدن توپ ورزش : ضربه براى انداختن به سوراخ”
Read More »ترجمه کلمه putsch
putsch توطئه محرمانه براى بر انداختن حکومت
Read More »ترجمه کلمه prepare
prepare “تهيه کردن ،اماده کردن ،تدارک ديدن ،پستاکردن ،مهيا ساختن ،مجهز کردن ،اماده شدن ،ساختن علوم مهندسى : ساختن ترکيب کردن ورزش : تغييردادن وضع اتومبيل معمولى براى مسابقه”
Read More »ترجمه کلمه putridly
putridly بطور گنديده يا فاسد
Read More »ترجمه کلمه prepare mortar (to)
prepare mortar (to) “ساختن ملات معمارى : تهيه ملات”
Read More »ترجمه کلمه putridness
putridness پوسيدگى ،گنديدگى ،فساد
Read More »ترجمه کلمه prepare for action
prepare for action “حاضر به عمليات شدن ،حاضر به تير کردن علوم نظامى : حاضر به جنگ کردن”
Read More »