precontract preparations معمارى : تهيه اسناد قرارداد
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه preconsclous
preconsclous نيم اگاه ،قبل از هوشيارى ،قبل از خود اگاهى
Read More »ترجمه کلمه partition coefficient
partition coefficient “symb: K،ضريب توزيع شيمى : ضريب تقسيم”
Read More »ترجمه کلمه partition
partition “ناحيه ،قسمت ،جدار،ديوار تيغه ،تيغه ،ديواره ،وسيله يا اسباب تفکيک ،حد فاصل ،اپارتمان ،تقسيم به بخش هاى جزء کردن ،تفکيک کردن ،جدا کردن ،جزء بندى کردن ،افراز کامپيوتر : قسمت کردن عمران : حايل معمارى : جداگر تيغه اى قانون ـ فقه : تقسيم افراز کردن”
Read More »ترجمه کلمه precordial
precordial واقع در پيش دل
Read More »ترجمه کلمه precracking
precracking شيمى : پيش کراکينگ
Read More »ترجمه کلمه partite
partite جدا شده ،منقسم به قسمت هاى جدا جدا،(بصورت پسوند )جانبه ،قسمتى
Read More »ترجمه کلمه precostal
precostal واقع در پيش دنده ها
Read More »ترجمه کلمه partisans of traditions
partisans of traditions قانون ـ فقه : اهل حديث
Read More »ترجمه کلمه precrastinative
precrastinative مسامحه کننده ،مسامحه کار،مبنى بر مسامحه يا تعلل
Read More »