passcatcher ورزش : گيرنده پاس
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه precaution
precaution “پيشگيرى ،ضربتى( ماسوره)،درنظرگرفتن احتياط و جنبه هاى تامينى ،پيش بينى ،حزم ،احتياط کردن ،اقدام احتياطى قانون ـ فقه : احتياط علوم نظامى : لازم”
Read More »ترجمه کلمه passder by
passder by رهگذر،راه گذر،عابر
Read More »ترجمه کلمه precatory words
precatory words قانون ـ فقه : عبارتى در وصيتنامه که در ان موصى تقاضايى از موصى له کرده باشد
Read More »ترجمه کلمه passbook
passbook دفتر حساب جارى ،دفترچه حساب پس انداز
Read More »ترجمه کلمه precautionary
precautionary “پيشگيرانه ،احتياطى قانون ـ فقه : احتياطى”
Read More »ترجمه کلمه passavani
passavani “پاساوان قانون ـ فقه : سند عبور”
Read More »ترجمه کلمه precautionary demand for money
precautionary demand for money “تقاضاى احتياطى براى پول بازرگانى : تقاضا براى پول بمنظور انگيزه احتياطى”
Read More »ترجمه کلمه passavant
passavant قانون ـ فقه : passavani
Read More »ترجمه کلمه paraffin
paraffin “موم معدنى ،(ش ).پارافين علوم مهندسى : پارافين الکترونيک : پارافين معمارى : موم معدنى علوم هوايى : پارافين”
Read More »