pravity تباهى ،فساد،بدى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه prawner
prawner صياد ميگو
Read More »ترجمه کلمه pastille
pastille pastile(، )pastilخميرى که براى بخور دادن بکاررود،بخور،قرص دارويى که روى ان شيرينى باشد،مداد رنگى
Read More »ترجمه کلمه prawn
prawn (ج.ش ).ميگو گرفتن ،جنس ميگو
Read More »ترجمه کلمه praxeology
praxeology رفتارشناسى ،مطالعه رفتار انسان
Read More »ترجمه کلمه pastile
pastile pastille(، )pastilخميرى که براى بخور دادن بکاررود،بخور،قرص دارويى که روى ان شيرينى باشد،مداد رنگى
Read More »ترجمه کلمه pray
pray دعا کردن ،نماز خواندن ،بدرگاه خدا استغاثه کردن ،خواستارشدن ،درخواست کردن
Read More »ترجمه کلمه pastiche
pastiche تقليد ادبى يا صنعتى از اثار استادان فن
Read More »ترجمه کلمه praxis
praxis “کنش ،عمل ،رويه ،عادت ،خوى ،مثال روانشناسى : عمل”
Read More »ترجمه کلمه pastil
pastil pastile(، )pastilleخميرى که براى بخور دادن بکاررود،بخور،قرص دارويى که روى ان شيرينى باشد،مداد رنگى
Read More »