pat lowe ورزش : جهش با چرخش کامل از يک پا و فرود روى پاى ديگر
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه praivate ownership
praivate ownership قانون ـ فقه : مالکيت خصوصى
Read More »ترجمه کلمه pasty faced
pasty faced رنگ پريده
Read More »ترجمه کلمه paradox of value
paradox of value بازرگانى : تناقض ارزش
Read More »ترجمه کلمه pat
pat دست زدن اهسته ،قالب ،نوازش کردن ،دست نوازش برسرکسى کشيدن ،اهسته دست زدن به ،بهنگام ،بموقع ،بى حرکت ،ثابت ،بطور مناسب
Read More »ترجمه کلمه prallelize
prallelize برابر کردن ،تشبيه کردن ،موازى کردن
Read More »ترجمه کلمه pasty
pasty “چسب مانند،خمير مانند،کلوچه قيمه دار،شيرينى ميوه دار،خميرى علوم مهندسى : چسبناک”
Read More »ترجمه کلمه pasture
pasture ” )pasturage(چراگاه ،مرتع ،گياه وعلق قصيل ،چرانيدن ،چريدن در،تغذيه کردن قانون ـ فقه : مرتع ،چراگاه زيست شناسى : چراگاه”
Read More »ترجمه کلمه prance
prance خرامش از روى تکبر،جفتک زدن ،با تکبر راه رفتن ،(در موراسب )روى دو پا بلندشدن ،سوار اسب چموش شدن
Read More »ترجمه کلمه pram
pram “کالسکه بچه ورزش : قايق کف پهن ته مربع”
Read More »