patrol 2 علوم دريايى : گشت زدن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه patroclus
patroclus نجوم : پاتروکلوس
Read More »ترجمه کلمه power plant
power plant “دستگاه مولد نيرو،موتور برق ،نيروگاه برق ،کارخانه برق ،نيروى محرکه هواپيما واتومبيل ،دستگاه توليد نيروى ،محرکه وسيله نقليه علوم مهندسى : تاسيسات جريان قوى عمران : مرکز توليد نيرو شيمى : نيروگاه علوم هوايى : پيش راننده علوم نظامى : نيروگاه موتور مولد نيرو”
Read More »ترجمه کلمه patrol
patrol “قسمت گشتى ،گشت زنى ،پاسدار پاسدارى دادن ،(نظ ).گشت ،گشتى ،گشت زدن ،پاسبانى کردن ،پاسدارى کردن علوم نظامى : کشتى اکتشافى”
Read More »ترجمه کلمه power politics
power politics سياست زور،سياست جبر،زور طلبى
Read More »ترجمه کلمه patristic
patristic وابسته به اولياء وبزرگان مذهب
Read More »ترجمه کلمه power play
power play “(در بازى فوتبال و هاکى)نقشه تهاجمى ،حمله دسته جمعى ورزش : وضع يک تيم نسبت به حريف بعلت عده بيشتر”
Read More »ترجمه کلمه patriotically
patriotically “از روى ميهن دوستى قانون ـ فقه : ميهن پرستانه”
Read More »ترجمه کلمه power press
power press علوم مهندسى : پرس
Read More »ترجمه کلمه patriotism
patriotism ميهن پرستى
Read More »