post diluvian زيست کننده پس از طوفان ،پس از طوفان رخ داده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه pedestrian
pedestrian “وابسته به پياده روى ،مبتذل ،بيروح معمارى : پياده”
Read More »ترجمه کلمه post-deflection focusing
post-deflection focusing الکترونيک : تمرکز پس از انحراف
Read More »ترجمه کلمه pederosis
pederosis روانشناسى : بچه بازى
Read More »ترجمه کلمه post dormitum
post dormitum روانشناسى : پس خواب
Read More »ترجمه کلمه pedestal
pedestal “پاسنگ ،سکوى تير( اصطلاح توپخانه)،پايه ستون ،پايه مجسمه ،شالوده ،محور،روى پايه قرار دادن ،بلند کردن ،ترفيع دادن علوم مهندسى : سرپيچ کامپيوتر : ميز يا پشتيبان فيزيکى ديگرى براى يک ترمينال الکترونيک : پايه عمران : پايه ستون معمارى : پايه ستون يا مجسمه يا چراغ علوم نظامى : سکوى اتش”
Read More »ترجمه کلمه par(a)esthesia
par(a)esthesia روانشناسى : نابهنجارى بساوشى
Read More »ترجمه کلمه pederasty or pae
pederasty or pae بچه بازى ،لواط
Read More »ترجمه کلمه post drilling machine
post drilling machine علوم مهندسى : دستگاه مته ستونى
Read More »ترجمه کلمه post entry
post entry ثبت پس از موقع
Read More »