posse “ممکن ،نيروى اجتماعى ،قدرت قانونى ،دسته افراد پليس ،جماعت ،قدرت ،امکان قانون ـ فقه : محتمل”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه pedometer
pedometer ” )pedimeter(رشد سنج کودک ،گام شمار معمارى : قدمسنج”
Read More »ترجمه کلمه pedologist
pedologist معمارى : خاکشناس
Read More »ترجمه کلمه posse comitatus
posse comitatus قانون ـ فقه : قدرت قانونى يک بخش يا يک استان
Read More »ترجمه کلمه possess one self of
possess one self of قانون ـ فقه : متصرف شدن
Read More »ترجمه کلمه pedologia
pedologia روانشناسى : گفتار بچه گانه
Read More »ترجمه کلمه painless
painless بى درد،بى رنج
Read More »ترجمه کلمه possess
possess “تصرف کردن ،دارا بودن ،متصرف بودن ،در تصرف داشتن ،دارا شدن ،متصرف شدن قانون ـ فقه : دارا بودن”
Read More »ترجمه کلمه possessed
possessed روانشناسى : تسخير شده
Read More »ترجمه کلمه pedogenesis
pedogenesis “مبحث پيدايش جلگه ،جلگه سازى ،دشت ،جلگه معمارى : توليد خاک”
Read More »