positive column الکترونيک : ستون مثبت
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه peg down
peg down “مقيد کردن قانون ـ فقه : محدود کردن”
Read More »ترجمه کلمه papule
papule پتک ،(طب )جوش نوک تيز،سوزنک ،کورک
Read More »ترجمه کلمه peg in the ring
peg in the ring بازى فرفره چرخابى در توى دايره معين
Read More »ترجمه کلمه positive conductor
positive conductor الکترونيک : سيم مثبت
Read More »ترجمه کلمه positive correlation
positive correlation بازرگانى : همبستگى مثبت
Read More »ترجمه کلمه peg
peg “ثابت نگه داشتن قيمت( با)out ،ميله وسط زمين کروکه ، :)vi.vt.&n.(ميخ ،ميخ چوبى ،چنگک ،عذر،بهانه ،ميخ زدن ،ميخکوب کردن محکم کردن ،زحمت کشيدن ،کوشش کردن ،درجه ،دندانه ، )pegged( :)adj.(دربالا پهن ودر پايين نازک(شبيه ميخ) علوم مهندسى : ميخ زدن معمارى : گلميخ قانون ـ فقه : تعيين حدود کردن ورزش : ميخ”
Read More »ترجمه کلمه positive control
positive control علوم نظامى : کنترل عملى عبور و مرور هواپيماهاى خودى در فضاى هوايى
Read More »ترجمه کلمه positive crank ventilation
positive crank ventilation زيست شناسى : پى سى وى
Read More »ترجمه کلمه peewee
peewee )pewee(چيز کوچک وجزئى ،بچه ،طفل
Read More »