ترجمه کلمه peregrination

peregrination مسافرت دور،جهان گردى ،دربدرى

ترجمه کلمه peregrin falcon

peregrin falcon يکجور قوش تيز پرکه قوش بازان بدان دلبستگى دارند

polyphase transformer الکترونيک : مبدل چندفاز

peregrin or rine بيگانه ،غريب ،از خارجه امده

pal “phase alteration line،يار،شريک ،همدست ،رفيق شدن کامپيوتر : سيستم تلويزيون رنگى ورزش : بازوها”

polyphemus (افسانه يونان )غول يک چشم

perdurable ماندگار،پايدار،هميشگى ،ابدى ،بادوام

polyphonic بسيار صدا،نماينده چندين صدا

perdurably بطور پايدار

polyphone چند اوا،(مو ).جعبه موسيقى ،حرف دو صوتى يا چند صوتى