periscopic وابسته به پريسکوپ يا پيرامون بين
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه papaya
papaya (گ.ش ).عنبه هندى ،پاپايه ،ميوه عنبه هندى
Read More »ترجمه کلمه politicize
politicize )politick(سياست بافى کردن ،جنبه سياسى دادن به
Read More »ترجمه کلمه periscope depth (sub)
periscope depth (sub) “ژرفاى پيرابينى علوم دريايى : پيرابين ژرفا”
Read More »ترجمه کلمه politician
politician “سياست مدار،سياستمدار،اهل سياست ،وارد در سياست قانون ـ فقه : مرد سياسى”
Read More »ترجمه کلمه palatalize
palatalize (در مورد حروف)از سق ادا کردن ،کامى کردن
Read More »ترجمه کلمه politicly
politicly ازروى مصلحت ،مدبرانه ،ازروى کاردانى يا زيرکى
Read More »ترجمه کلمه peripteral
peripteral معمارى : بناى دور ستونى
Read More »ترجمه کلمه politick
politick )politicize(سياست بافى کردن ،جنبه سياسى دادن به
Read More »ترجمه کلمه periscope
periscope “منعکس کننده نور،پريسکوپ ،دوربين زير دريايى مخصوص مشاهده اشياء روى سطح اب ،پيرامون بين علوم نظامى : دريچه ديد علوم دريايى : پيرابين”
Read More »