permanent oppropriation “تدارک دايمى علوم نظامى : سيستم اماد دايمى يا خودکار”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه poles of the universe
poles of the universe “قطب هاى عالم نجوم : قطب هاى اسمانى”
Read More »ترجمه کلمه permanent party
permanent party “پرسنل دايمى علوم نظامى : جمعى دايمى يکان”
Read More »ترجمه کلمه permanent oppointment
permanent oppointment “ماموريت دايمى علوم نظامى : اختصاص دايمى به يک يکان”
Read More »ترجمه کلمه polestar
polestar ()north star(نج ).ستاره قطبى ،راهنما،هادى ،مورد توجه
Read More »ترجمه کلمه police action
police action عمليات انتظامى محلى براى حفظ امنيت
Read More »ترجمه کلمه permanent mold
permanent mold “قالبهائيکه متواليا “”مورد استفاده علوم مهندسى : قرار مى گيرند”
Read More »ترجمه کلمه police
police “اداره شهربانى ،پاسبان ،حفظ نظم وارامش( کشور يا شهرى را )کردن ،بوسيله پليس اداره وکنترل کردن قانون ـ فقه : شرطه ،مامورين شهربانى با پليس اداره کردن”
Read More »ترجمه کلمه permanent-mold casting
permanent-mold casting علوم مهندسى : ريجه
Read More »ترجمه کلمه police calls
police calls الکترونيک : استمداد پليس
Read More »