polarography شيمى : پلاروگرافى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه polarograph
polarograph قطبش سنج ،اسباب مخصوص تجزيه کمى وکيفى قطب
Read More »ترجمه کلمه polaroid
polaroid شيمى : پولارويد
Read More »ترجمه کلمه panzer
panzer لشگر زرهى المانى ،تانک
Read More »ترجمه کلمه pale brick
pale brick عمران : اجرى که خوب پخته نشده است
Read More »ترجمه کلمه polaron coupling constant
polaron coupling constant شيمى : ثابت جفت شدن پولارونها
Read More »ترجمه کلمه permissive
permissive “اسان گير،مجاز،روا. قانون ـ فقه : اجازه دهنده”
Read More »ترجمه کلمه pole
pole “نيزه پرش با نيزه ،شمع ،پايه ،ميله پرچم ،دسته بلند چيزى ،تير چراغ برق ،قطب دار کردن ،تيردار کردن ،با تير يا ديرک محکم کردن ،(باحرف بزرگ )لهستانى ،قطب علوم مهندسى : دکل الکترونيک : نيش ماگنترون معمارى : دستک شيمى : قطب نجوم : قطب بازرگانى : قطب ورزش : چوبدستى اسکى تيرهاى عمودى در کنار داخلى مسير ...
Read More »ترجمه کلمه permissive action link
permissive action link علوم نظامى : ضامن مسلح شدن جنگ افزار اتمى ضامن خودکار
Read More »ترجمه کلمه polder
polder “زمين پست ساحلى که بوسيله سد بندى مزروع گردد( در هلند) معمارى : اراضى پست کنار دريا”
Read More »