panic-stricken “دست پاچه روانشناسى : وحشتزده”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه phlegm
phlegm بلغم ،مخاط،خلط،(مج ).سستى ،بيحالى ،خونسردى
Read More »ترجمه کلمه play on
play on “سوء استفاده کردن از قانون ـ فقه : سوء استفاده کردن از”
Read More »ترجمه کلمه play on words
play on words جناس ،تجنيس
Read More »ترجمه کلمه phlebotomize
phlebotomize (طب )حجامت کردن ،رگ زدن
Read More »ترجمه کلمه play out
play out “تا اخر ايستادگى کردن ،تا اخر ايفا کردن ،تا اخر بازى کردن ،بپايان رساندن ورزش : خسته کردن ماهى”
Read More »ترجمه کلمه phlebotomist
phlebotomist حجامت گر
Read More »ترجمه کلمه phlebolite
phlebolite (طب ) سنگ وريد
Read More »ترجمه کلمه play-the-ball
play-the-ball “روش به بازى گرفتن مجدد توپ پس از حمله به بازيگر( رگبى) ورزش : روش به بازى گرفتن مجدد توپ پس از حمله به بازيگر”
Read More »ترجمه کلمه play out one’s option
play out one’s option ورزش : ادامه بازى در تيم پس از پايان قرارداد بدون قرارداد جديد
Read More »