ترجمه کلمه phoney

phoney )phony(نادرست ،غير موثق ،غلط،حقه باز،ساختگى

ترجمه کلمه platinum-iridium alloy

platinum-iridium alloy الکترونيک : الياژ پلاتين – ايريديم

phonetioist طرفدارى املاى مطابق صدا

platinum sponge اسفنج طلاى سفيد

phoneticism عقيده به نوشتن و املا کردن کلمه مطابق صدايا تلفظان

platitudinarian ادم بيمزه ،عارى از لطف و مزه ،مبتذل

phonetics “اواشناسى ،مبحث تلفظ صوتى حرف وکلمات ،صوت شناسى روانشناسى : اوا شناسى”

platitude بيمزگى ،بياتى ،پيش پاافتادگى ،ابتذال

pallid رنگ رفته ،کم رنگ ،رنگ پريده ،محو

pace of the green “سرعت گوى( بولينگ روى چمن) ورزش : سرعت گوى”